گنج دخمه زرتشتیان
به دنبال کتاب گنج یابی هستید؟حتما اینجا را مطالعه کنید
گنج دخمه زرتشتیان با [align=start]گوردخمه
اشتباه نشود.
دخمه
یا
برج خاموشان
مکانیست که زرتشتیان، مردار آدمیان را که بنا بر عقاید آنها نجس و پاریار است در آن میگذاردند تا گوشت مردار توسط درندگان و پرندگان خورده شود آنگاه باقیماندهٔ استخوانها را درون چاه میانهٔ دخمه انبار میکردند. بنا بر عقاید زرتشتیان دفن مردار موجب آلودگی عنصر مقدس خاک میگردید و لازم به ذکر است که در دین زرتشتیان بیتابی برای مرگ عزیزان شدیداً منع شدهاستدخمه یا دخنه دگرگون واژهٔ دخ خنه (دژ خانه) میباشد که به مرور زمان بدین وجه درآمده و به معنای سرای پلیدی است و امروزه به مکانهای ترسناک و نامناسب اطلاق میگردد.در
زبان فارسی
به دخمه استدان و دخمهدان هم میگویند. واژهٔ «دخمه» در اوستا «دَخمَه» و در پهلوی «دَخمَک»، به معنی داغگاه آورده شدهاست. ریشهٔ این واژه «دَگ» از
فارسی باستان
به معنی سوزاندن است و کلمه «داغ» از همین ریشه به دست آمدهاست. استفاده از این واژه مربوط به زمانی است که اقوام آریایی اجساد را میسوزاندهاند و بدین ترتیب دخمه به معنای مکان سوزاندن بودهاست. شاید رسم سوزاندن اجساد از هنگام پیدایش
دین زرتشت
منسوخ شد ولی لفظ دخمه به مفهوم محل قرار دادن متوفی یا
محل دفن
از گذشته باقیماندهاست. ساخت
آرامگاه
در میان پیروان همه ادیان رواج داشنه است، حتی در میان
زرتشتیان
که رسم نبوده مردگان را به خاک بسپارند. از نمونههای آرامگاهی که از آنها بر جای مانده چنین بر میآید که نخست مرده را در جایی دور از آبادی به نام دخمه یا
داغگاه
میگذاشتند، این رسم یادگار زمانی است که آریاییها مانند
هندوهای
امروزی مرده هایشان را میسوزانند. دخمهها خواه ساخته شده بدست انسان خواه برآمده از عوارض طبیعی بگونهای آرایش مییافتند تا دسترسی گوشتخواران به مردار ساده شود؛ بدین منظور بیشتر آنها فاقد سقف یا میان فضا و در خارج سکونتگاه شهری و روستایی و معمولاً بر فراز بلندیها ساخته میشدهاند.با گذر زمان و تغییرات
دین زرتشت
عملکرد دخمهها پیچیدهتر شد و وظیفه متلاشی کردن گوشت و نسج مردارها از درندگان به پرندگان (با تدابیری مانند مرتفع کردن دخمه یا محدود کردن دسترسی درندگان) مانند دخمه
داریوش کبیر
در
نقش رستم
شیراز و از پرندگان به نور عوامل طبیعی (مانند
گنبد کاووس
در استان گلستان) تغییر یافت. بیشتر د
خمهها
را دور از آبادی بر فراز
تپهها
میساختند، آنها برجی استوانهای شکل بودند که از سنگ ساخته میشدند تا از جنس خاک نباشند. بیشتر آنها شاید دری هم نداشتهاند و با نردبان به درونشان میرفتند. تخته سنگی طبیعی مییافتند و مرده را به آن میبستند، سپس
کرکسها
و لاشخورها بدان هجوم میآوردند و کالبد مرده را به جز استخوانها میخوردند و پاک میکردند. در میان این برج، چالهای بوده که استخوانهای بازمانده مردم عادی در آن میریختند و استخوان بزرگان و توانمندان را در «
استودان
» یا «اسدانه» نگه میداشتند. در
هندوستان
به جای «استودان»، «استوپه» دارند. نسا یا مردار توسط فرد یا افرادی موسوم به نِساکش از خانه به محل دخمه انتقال مییافت و در آنجا تحویل مسئول دخمه که نامیده میشد، میگردید و در آنجا باقی میماند تا متلاشی میشد و سپس فردی که تمام عمر محکوم به خارج نشدن از دخمه بود، بقایای استخوان و لوس باقیمانده را درون چاه وسط دخمه میریخت. در ایران هنوز دخمههایی یافت میشود اما زرتشتیان دیگر از آن استفاده نمیکنند. از معروفترین دخمههای ایران دخمه بندر
سیراف است که بعد از اسلام به قبرستان مسلمانان تبدیل شد و نیز
مقبره کوروش که تنها دخمه ساخته شده یه شکل خانه است. دخمهها و آرامگاههای تاریخی مربوط به پیش از نفوذ
اسلام در ایران که نوعی معماری صخرهای محسوب میشوند را
گوردخمه مینامند. در ایران باستان ، زرتشتیان معتقد بودند که نباید جنازه ها دفن شوند چون باعث آلودگی عناصر چهار گانه طبیعت (آب ،باد،خاک و آتش )می شود بنابر این از دخمه ها برای جمع آوری و نگهداری اجساد استفاده می کردند.بخشهای مختلف دخمه
۱-جاده دخمه؛ ۲- درب سنگی یا آهنی دادگاه؛ ۳- کتیبه دخمه؛ ۴- حلقه مردگان مرد؛ ۵- حلقه مردگان زن؛ ۶- حلقه مردگان کودک؛ ۷- استودان (استخوان دان) یا سراده.
پس از آن که بدن مرده را به درون دخمه می گذارند، پرندگان لاشخور در مدت کوتاهی که از یکی دو ساعت بیشتر نمی شود، همه گوشت بدن مرده را می خورند و استخوان ها را باقی می گذارند. … پس از این که گوشت مرده، خورده شد، ماموران دخمه، استخوان های خشک شده را در چاهی که در وسط دخمه قرار دارد می ریزند و روی آن آهک و گوگرد یا تیزاب می ریزند تا {استخوان ها} بسوزد و خاکستر شود و به وسیله آب باران به چهار چاهی که در چهار طرف چاه اصلی است برود. بدنه چاه اصلی با سنگ و سیمان پوشیده شده است تا مادام که استخوان ها در آن جا است و هنوز به وسیله آهک و گوگرد متلاشی و پاک نشده، میکروب به خارج سرایت نکند. بعد از آن که استخوان ها، خاکستر و ضد عفونی شد، به وسیله آب باران شسته شده و به چاه هایی که ته آن ها از شن پوشیده شده می رود و در حالی که در وسط راه از چند دستگاه صافی و پاک کننده نیز رد می شود به زمین فرو می رود. ” بنا بر عقاید زرتشتیان دفن مردار موجب آلودگی عنصر مقدس خاک میگردید.دیده شده که بسیاری از مردگانی را که در قدیم در دخمه میگذاردهاند، روزهای بعد زنده شده و به میان جماعت بازگردانیده میشدند!این موضوع هم لازم به ذکر است که در دین زرتشت ناراحتی و شیون برای مردگان کاری ناپسند و شدیدا منع شده است. گنج گوردخمه,گنج در گوردخمه,گنج یابی گوردخمه,گنج های گوردخمه,گنج و گوردخمه,گنج داخل گوردخمه,سایت دفینه هاسایت دفاینتیک فایل
دکتر نوربخش
09107601610